# عشق #مادر#آدم

# عشق #مادر#آدم

النازم دیروز کلی توی اتوبوس بودم 

یه مادر و پسری ا دیدم کنار هم نشستند 

پسره وقتی وارد شدم سلام کرد 

سن ش زیاد بود پسره 

من برام سوال بود چرا سلام کرد به من 

یه مدت گذشت دیدم واای داره دیونه بازی در میاره 

بعد فهمیدم عقب مونده ی ذهنی ه

کل مسیر تو این فکر بودم چطور میشه یه بچه ی عقب مونده ی ذهنی را نگه داشت 

پسره تمیز و مرتب م هم بود

مثل یه جنتل من

ولی دیونه خالی بود

مادره داشت خجالت می کشید 

 صدای حیوون در می آورد

آن بیشتر می گرفتش توی بغلش 

شارژ گوشی م تموم شده بود

وگرنه یه جوری موقعی که روشون به من نبود فیلم می گرفتم 

آنجا فهمیدم چقدر عشق مادری زیباست

تو این زندگی پیچیده و پر مشغله اینجوری برای عشقش پر میزنه

بدون هیچ چشم داشتی یا امیدی

خیلی زیبا بود

بعد فکر کردم آیا همه ی مادر ها اینجوری اند 

نه 

بعضی هاشون نی نی های دست گلشون ا حتی کنار خیابون رها می کنند 

ولی عشق یه حرف مشترک داره 

هیچ وقت نی نی شون فرامششون نمیشه 

نمی دونم میشه به مادر هایی که نی نی هاشون رها میکنند گفت عاشق 

نه  

در مقایسه با این مادری که نی نی معلولش ا بغل میکنه 

قایق م نیستند 

ان  یه حس ه 

حس مادری 

نه عشق 

چقدر عشق زیباست 

من چه خوشبخت که عاشق شدم بدون اینکه مادر بشم 

. تو چه بی همتایی

جونم به فدات بشه الهی 

الهی آمین 

#علی 

12/30/2018

#علی